شیرین کاری

موش کوچولوی من
دیشب تولد عمه افسانه بود و همه خونه عزیز جمع شده بودیم

تو مثل همیشه آقا و مااااااه بودی
از سر کار که میام همین که زنگ و میزنم اولین کسی که جلو در می ایسته توای
اولین کسی که نگام میکنه توای بعد همچین میای خودتو تو بغلم لوس میکنی که من میخوام بمیرم واست
دیروز تا یه ربع ساعت تو بغلم بودی و من موهات و بوس میکردم و سرت و مثل گربه میمالیدی رو گردنم و منم لذت میبردم
واقعا شیرینی سام سام من
وقتی با همیم زیاد بازی نمیکنیم ، آخه تو اصلا زیاد اهل بازی کردن نیستی و بیشتر وقتت رو با موبایل و تبلت و تلفن میگذرونی
با موبایل من به همه اس ام اس میدی و به همه شماره ها زنگ میزنی و گیم بازی میکنی
یکی از شیطنت هات و بگم تا یادم نرفته
دیشب که موبایلم دستت بود طبق معمول به همه زنگ زدی و بعد از چند ساعت که من خواستم به عمو سیام زنگ بزنم
طبق عادت رفتم رو تماس ها و از رو شمار قبلی که گرفته بودم ، همون و تکرار کردم و به عمو زنگ زدم
هی زنگ زدم و هی زنگ زدم
بعد از اینکه عمو گوشی و بر نمیداره نگران شدم و اس ام اس دادم
واسش هم نوشتم که چرا جواب نمیدی ، مگه نمیدونی من نگران میشم و این کار و دوس ندارم
حتما باز جا گذاشتی تو ماشین
زود بهم زنگ بزن عزیزم

حالا فک کن نمیدونم به چیه گوشیم دست زده بودی که کلا سایلنت شده بود
عمو سیامک هم که اس ام اس و دیده زودی به من زنگ زده و من نشنیدم که جواب بدم
آخرش هم زنگ میزنه خونه و همین که من گوشی و بر میدارم میگه
هم زنگ نمیزنی ... الکی میگی زنگ زدی
هم جواب نمیدی

واااااای ... حالا بیا فک کن ببین قضیه چیه
زودی موبایل و ازت گرفتم و دیدم بعــــــــــــــــــــــله ، تو اومدی یه شماره دیگه که با همون اسم نوشته شده بود و گرفتی و من بدون اینکه دقت کنم با همون شماره تماس گرفتم و تازه پیش دستی هم میکنم

خلاصه یه ابراز شرمندگی کردم و یه توضیحایی دادم و گذشت
ولی حسابی نگران شدمااااااااا

خدا بگم چی کارت نکنه ، فقط بدون عاشقتم کوچولوی من

آها راستی
یاد گرفتی هی میگی ای واااای ... ای واااااای
منم هی باسن کوچولوت و گاز میگرفتم و تو میگفتی ای وااااای .. ای واااااای
بعدم با اینکه خوشت میومد ، دردت هم میومد و نمیذاشتی و منم هی گازت میگرفتم

قربون اون موس کوچولوت بشم من
دوست دارم جوحوی عمه