سام مهربون
من آخرش تو رو میخورم
سام سام مهربون و شیرین زبونه من
یکم مثل بابات تنبلی و دیر حرف میزنی ، فک کنم بعد از حرف زدنت هم ازونایی باشی که یه ریز بخوای حرف بزنی و مخه مارو تیلیت کنی
دیشب که فقط جیغ جیغ میکردی
مثل همیشه هم تا بشکن میزنیم خودت نانای میکنی
موبایل من و بیشتر از همه چی دوس داری
حتی تبلت و لپ تاب هم نمیتونن جای موبایل من و بگیرن
یه فیلم از بچه دوستم تو گوشیم هست که گریه میکنه ، اون و هی باز میکردی و میترسیدی و ناراحت میشدی و میگفتی نی نی
منم میدیدم ناراحت میشی قط میکردم و تو دوباره باز میکردی و تا صداش و میشنیدی ناراحت میشدی و گوشی و میدادی به من و منم قط میکردم و تو دوباره این کارو تکرار میکردی
فک کنم هم دلت میخواست فیلم و ببینی و هم ناراحت میشدی
قربون اون دل مهربونت بشم من
قربون اون هوشت بشم که کار کردن با موبایلم و خیلی بهتر از من بلدی
جاهایی میری که من اصلا تا حالا نرفته بودم ، چیزایی یادم دادی که من خودم ندیده بودم .
________________
بعد اینکه
خودت جیش میکنی و وقتی از توالت میای بیرون لخت میدویی وسط اتاق و جیغ میزنی که آفیین آفیین
ماارو هم مجبور میکنی که هم دست بزنیم و هم آفرین بگیم
__________________
دوس داری موس کوچولوت و گاز بگیریم و دردت هم میاد ، من و افسانه هم که بهت رحم نمیکنیم و اون موس موسیت و هی گاز میگیریم ، تو ام جیغ میزنی و میخندی
__________________
عمه افسانه واسه نی نی تو راهش دو دس لباس خریده که یکیش عکس سیبیل داره
تو وقتی لباس و دیدی داشتی خودت و میکشتی که سیبیلش و بکنی و هی سیبیل خودت و نشون میدادی و سیبیل های نداشته ات و میکندی
اسم بابای من و هم که گذاشتی بابا سیبیل
آخه بابا هر وقت تو رو میبینه الکی یه دونه از سیبیلاش و میکنه و انگار که دردش میاد سیبیل و میده به تو
تو ام ریسه میری از خنده و سیبیلای خودت و میکنی و ادای بابایی و در میاری
کلا همه اداهات نازه
اذیت زیاد نداری کوچولوی ناز ما
ایشا... که همیشه همینجوری باشی و مامان و باباییت هم قدر تورو بدونن
راستی من هر وقت تورو میبینم به خدا میگم
نی نی منم مثل تو باشه
آخه تو واقعا فرشته ای
نه گریه میکنی
نه غر بیمورد میزنی
خیلی حرف گوش کنی
میگیم دست نزن ، دست نمیزنی ، میگیم نخور ، نمیخوری
میگیم جیززه بده من ، میندازیش زمین
ماشا... فوق العاده ای
ایشا... که همیشه سلامت باشی عشق عمه